مقاله انگلیسی رایگان در مورد حسابرسان مشغول به کار رفتار اخلاقی

مقاله سال 2016

این مطالعه بدون محدودیت نیست. اول ، اقلام تعهدی با استفاده از اقلام تعهدی کل ، مدل جونز و مدل اصلاح شده ی جونز مورد سنجش قرار می گیرند. طبق گفته ی مک نیکولز (2000) ، معیار های مدیریت سود بر اساس اقلام تعهدی کل ممکن است مدیریت سود را به طور نادرست مشخص کنند و منجر به استنتاج های گمراه کننده در مورد رفتار مدیریت سود شودند ، همان طور که در این مدل ها رشد سود های بلند مدت در نظر گرفته نمی شود. علاوه بر این ، پژوهش های قبلی ( مانند Dopuch و همکاران 2012) نشان می دهند که اگر شرکت های صنعتی یکنواخت نیستند ، اقلام تعهدی اختیاری که به صورت مقطعی برآورده شده اند ممکن است آشفته باشند و بررسی های حاصل را تحت تاثیر قرار دهند (گوول و همکاران 2009).

مقدمه
مسائل مربوط به استقلال و شایستگی حسابرس هم چنان توجه دانشگاهیان، پزشکان، و قانون گذاران را به خود جلب می کنند. یک موضوع اخلاقی خاص که در سال های اخیر در ادبیات حسابداری پدید آمد این است که آیا حسابرسان برای دستیابی به هزینه های بیش تر ، بیش از حد مجاز مشتری می پذیرند. با پذیرش تعداد زیادی از مشتریان ،حسابرسان ممکن است توانایی خود را برای انجام هر حسابرسی با توجه به استاندارد های حسابرسی که به طور کلی پذیرفته شده اند، از دست دهند ، بنابراین اظهارات اخلاقی و حرفه ای ضروری در مورد صلاحیت و سعی و کوشش را نقض می کنند. هر چند تحقیقات قابل توجهی به بررسی این موضوع پرداخته اند که آیا داشتن مدیریت های متعدد پیامد های مالی را افزایش می دهند یا کاهش می دهند ( به عنوان مثال فیش و شیوداسانی 2006 ؛ هووتون و همکاران ،2008 ؛ پری و پیر 2005) ، پژوهش های اندکی وجود دارند که ارتباط میزان مشتریان حسابرس را با کیفیت حسابرسی تعیین می کنند. عدم موفقیت حسابرسی که در آن شرکت یک روز فعال و در روز بعد ورشکسته است ( به عنوان مثال بانک اعتباری و بازرگانی بین المللی انگلستان) معمولا به عنوان خطای اخلاقی حسابرسان به علت عدم موفقیت در هشدار دادن به سهامداران در نظر گرفته می شود (بوید 1996). سوال پژوهشی که در این جا ایجاد می شود ، حائز اهمیت می باشد زیرا این خطاهای اخلاقی برای فروپاشی بسیاری از شرکت های بزرگ مورد انتقاد قرار می گیرند ، مانند عدم موفقیت آرتور اندرسون برای تشخیص تقلب در شرکت (استابوس 2005). مشغولیت هر حسابرس احتمالا کیفیت حسابرسی و در نتیجه توانایی حسابرسی برای تشخیص مدیریت سود را تحت تاثیر قرار می دهد.